۱۳۸۹ خرداد ۲۵, سه‌شنبه




می دونم حتماً یه روزی یه جایی
برمی گردی بهم می گی...
می گی که...
اما شاید
...
...
شاید
اون روز دیگه دیر شده باشه

پ.ن:همش منتظرم زودتر بفهمی تا هیچ وقت حسرت ُ توی چشمات نبینم اما پس چرا نمی فهمی؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر