۱۳۸۸ دی ۲۳, چهارشنبه

هر چند که تقلب کردن کار خوبی نیست اما وقتی سر امتحان آز مدار دوستت مدار بسته شده ی امتحان رو بهت می ده نمی تونی دست رد به سینه اش بزنی... حالا بگذریم از عاقبت تقلب ام بگم که از مدار جوابی نگرفتم و فرکانس قطع اش رو بدست نیاوردم ...به همین سادگی، به همین خوشمزگی
پ.ن:
تا اونجا که یادمه هیچ وقت عرضه ی تقلب کردن نداشتم تو دوران مدرسه که بودم اگر تقلب می کردم عذاب وجدان می گرفتم تو دانشگاهم به تعداد دفعات محدود... تقلب میرسونم اما خودم... یه بار یادمه کلی تلاش کردم یه سری کد رو که یادم میرفت تو برگه نوشتم اون روز امتحانم تو راهرو برگزار شد وهر چهار طرفم چشمای مراقبا بود حالا تمام امتحانامون تو کلاس بودا این یه دونه اومد تو راهرو که من نتونم برگه رو باز کنم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر